روز نوشت های من و خود من!!!!

این مطالبو واسه دلم خودم می نویسم از اینکه شما هم همراه من شدید مرسی

روز نوشت های من و خود من!!!!

این مطالبو واسه دلم خودم می نویسم از اینکه شما هم همراه من شدید مرسی

همین جوری!!!

جدیداْ تاریخ رو گم کردم و زیر امضاهام تاریخ اشتباه وارد می کنم.مثلا یه بار نوشته بودم ۲۹/۴/۸۷ همکارم اومد گفت الهه تو هنوز داری تو ماه تیر زندگی می کنی؟ 

و من تازه فهمیدم که تاریخ رو اشتباه وارد کردم.همه اش از غصه مریمه می دونم.مریم هنوزم منتظره یه معجزه است. که شاید سعید پیدا بشه.نمی شه بهش خرده گرفت منم وقتی یادش می افتم  پیش خودم اون لحظه ای رو متصور می شم که سعید در میزنه و مریم در رو بروش باز می کنه... 

می دونم بعیده.اما معجزه هم امکان داره. مگه نه؟؟؟؟ 

دیشب که از سرکار بر می گشتم روبروی دکه روزنامه فروشی ایستادم اکثر مجله ها عکس یوزارسیو رو روی جلد چاپ کرده بودن و زیرش نوشته بودن : اولین مصاحبه اختصاصی با مصطفی زمانی!!!! 

کتاب روی ماه خداوند را ببوس رو تازه خوندم.کتاب قشنگی بود .۱۰۰ صفحه مختصر و مفید.نویسنده ذهن افراد رو به سمت این می کشاند که خدا وجود دارد یا نه.و این نوع نوشتن در جامعه مذهبی ما شجاعت محسوب می شود.خیلی خوبه که همه ما به وجود خدا رو خودمون باور کنیم نه اینکه مثل قومیت های قدیمی پرستش خداوند را از پدرانمان ارث ببریم!!! 

خدا رو شکر که فردا تعطیله.خسته ام خیلی خسته... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد